یادداشت نیلوفر مالک
1400/10/7
در رمان دروازه مردگان دو داستان در کنار هم پیش میرود داستان مجید پسری امروزی که مادرش را از دست داده و به طور اتفاقی با دست نوشته های رضاقلی میرزا کتابدار مدرسه دارالفنون رو به رو میشود و داستان رضا که در کودکی سروکارش به تهران می افتد و در خانه نویان خان که در محله عودلاجان هست مشغول فرشبافی میشود او زندگی سختی را کنار هم سن و سالهایش در ان خانه میگذراند با پسری به نام شکور دوست میشود شکور در حوض خانه می افتد و از اینجاست که ماجرا ی اسرارآمیز حوض و ارتباط شخصیت اصلی داستان با جهان مردگان آغاز میشود داستان کامل و پر کشش است فقط آشنایی با بدبختیهای دوران گذشته کمی آزاردهنده است
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.