یادداشت رزا راستین
9 ساعت پیش

✍️ پر از توصیفات بود به گونهای که من را کلافه کند. در این کتاب تجارب ناپخته عشق را دیدم. اِما یک زن زیادهخواه است که در راه یافتن عشق اسطورهای لابلای کتابها و تجملات خود را خوار و خفیف میکند و سر هرچه دارد و ندارد قمار میکند. شارل را باعث بدبختی خودش میداند و خیانتهایش را به قصد انتقام از عشقی که او بلد نبود به گونهای که اِما باب میلش است ابراز کند توجیه میکند. شارل همسرش یک پزشک است، از ادبیات سر در نمیآورد. از دنیای اِما دور است درکش نمیکند. تنها خوشحالیش داشتن اِماست او را در دل میپرستد. نمیداند اطرافش چهخبر است. خود را خوشبخت میداند و تصور میکند ملزومات خوشبختی اِما را نیز هرچه که باشد فراهم کرده. دریغ ازینکه اشتباه میکرد... ناکامیهای اِما، رنجهایی که میکشد و عشقی که طلب میکند تاثر برانگیز است. همچون گنجشکی به دام افتاده در یک چهاردیواری که خود را به دیوار میکوبد بلکه پنجرهای بیابد و خود را در پهنای عشقی آزاد کند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.