یادداشت سروش علی‌نژاد

        سامسای عاشق داستان کوتاهی‌ست که در عین سادگی، عمیقاً استعاری و تأمل‌برانگیز است. موراکامی در این اثر، با بازخوانی هوشمندانه‌ای از داستان معروف «مسخ» کافکا، تصویری معکوس ارائه می‌دهد: سامسا که زمانی حشره بود، این‌بار در کالبد انسانی بیدار می‌شود. او بدن، زبان، لباس‌پوشیدن و حتی حرکت‌کردن را دوباره یاد می‌گیرد — و در این فرایند، چیزی به‌نام "عشق" در دلش جوانه می‌زند.

با نثری موجز و ریتمی آرام، موراکامی روایت را در مرز بین خیال و واقعیت نگه می‌دارد. این داستان کوتاه، ترکیبی است از طنز، فلسفه، بدن‌مندی و کشف دوباره‌ی خویشتن، در بستری کاملاً موراکامی‌طور: آپارتمانی نیمه‌تاریک، سکوتی سنگین، حس غریبی از آگاهی تازه.

سامسای عاشق شاید کوچک باشد، اما در همین حجم کم، تأملی‌ست بر انسان‌شدن، میل، ترس و تنهایی. داستانی که بیشتر حس می‌شود تا آن‌که توضیح داده شود، و در ذهن، مدت‌ها می‌ماند. برای کسانی که از روایت‌های متفاوت و پُر از لایه‌های مفهومی لذت می‌برند، این داستان تجربه‌ای جمع‌وجور اما پرمفهوم است.
      
8

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.