کتاب را در دی ماه ۱۴۰۲ خواندم. توصیفات آنقدر دقیق و جالب بود که انگار در فضای داستان زندگی میکردم. تمام طول کتاب از دست محسن و دروغهایش حرص خوردم. ولی در صفحات پایانی میخندیدم و اشک میریختم. به شدت دلم میخواست داستان ادامه پیدا کند و محسن به شهر پشت دریاها برود!