یادداشت علی

        امام از دیر شدن وقت نماز میترسید و ما از صدای شکستن شیشه. او از خدا میترسید و ما از غیرخدا. آنجا بود که فهمیدم هرکس واقعآ از خدا بترسد، دیگر از غیر خدا نمیترسد... و هرکس از غیرخدا بترسد، از خدا نمیترسد.
پ.ن: کتاب مختصر و مفیدی برای کسانی که میخواهند با شخصیت شهید حاج محمد ابراهیم آقا همت آشنا بشند، وگرنه این کتاب جرعه اندکی از بحر عمیق شخصیت والای این شهید هست، برای شناخت این فرمانده مظلوم باید سراغ سنگری رفت که راوی آن حاج قاسم عزیز هست که  گفت حاج همت فرمانده لشگر پایتخت بود اما در مجنون کار به جایی رسید که در سنگری که چند فرمانده پهلو هم نشسته بودیم رو به من کرد و مظلومیت حاج همت این جا بود که گفت فلانی میتونی به من یه دسته نیرو قرض بدی؟ و من در آنجا غربت و مظلومیت و همه چیز را در حاج همت دیدم.