یادداشت نرگس عمویی

در رویای بابل
        تنها کتابی بود که بعد چند ماه دوری از کتاب‌خوانی به واسطه‌ی شیفت‌های سنگین و تغییر سبک‌زندگی که هنوز باهاش اخت نگرفته‌م، تونست سفت و سخت پای خودش نگه‌ام داره.

نثر روان، طنزآلود، کمدی سیاه آمریکایی که همه‌جوره پذیرایش هستم. داستان نا-کارآگاه خصوصی‌ای که در علاقه‌ش، اگر بگویم ناموفق بهش ارفاق کرده‌ام؛ افتضاحه ولی حاضر نیست ازش دست بکشه. عمده‌ی در آرمان‌شهری که برای خودش ساخته (بابل) به سر می‌بره و در موقعیت‌های مختلف گسترشش می‌ده و می‌سازدش. بابل؛ شهری که آقای کارد کارآگاه خصوصی فوقالعاده موفق و مشهور و گرانیه و زن زیبایی هم در کنار خودش داره! 
و واقعیتی که تماماً با این تصویری که روزبه‌روز بیشتر تقویت می‌شه، در تضاده.
با تمام قرص‌وقوله‌هایی که داره پرونده‌ای پیدا می‌کنه و جذابیت داستان از همون فصل‌های ابتدایی در دست پیشروی کارد در این پرونده‌ست.
شاید پایانش یه‌جورایی ناامیدم کرد. ولی بعد که بیشتر گذاشتم خیس‌ بخوره تو ذهنم، دیدم که نه؛ پایان درخوری بود! با ین داستان و بخت این کاراکتر و طنز تاریکش، واقع‌بینانه‌ترین پایان می‌بود. حتی قبول دارم که غافل‌گیرکننده بود.

جناب براتیگان؛ زین پس به آثار دیگر شما نیز نگاه خریدارانه خواهم داشت!
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.