یادداشت Emperor of the book
4 روز پیش

ناتوان: عاشقانهای آدرنالینی و دردی جانکاه...فراتر از یک کتاب، تجربهای ناب از جنس آدرنالین. هر صفحه، تزریقی مستقیم به رگ های احساس. لورن رابرتس با قلم جادویی، داستانی را رقم زده که نه تنها قلب، بلکه روح را به تسخیر در می آورد. ناتوان برای من، یک خاطره نیست، بلکه بی شک بهترين تجربه ی خواندنی عمرم است. کای...لعنتی من عاشقش شدم. جذابیت و پیچیدگیاش، قلبم را بی دفاع تسخیر کرده. حتی اگر این عشق، سایه ای در خیال باشد، باز هم برای من یک عشقی ابدی و فراموشنشدنی است. عشق کای و پیدین، آتشی سوزان و ناب است که روانشان را در هم میپیچد. این پیوند عمیق، فراتر از هر کلام و تصویری، جانمایه زندگیشان است. در هر نگاه و هر لمس، دنیایی از احساسات خفته است که تنها برای همدیگر بیدار میشود. عشقشان شفاف و خالص است، چون رودی که در دل کوه جاری است. اما این سفر پر از هیجان، پایانی تلخ و جانکاه دارد. دیدن کای و پیدین در اوج نفرت، مثل خنجری در قلب فرو میرود. پایانی که تمام وجودم را به لرزه درمی آورد و سیل اشک هایم را جاری می سازد. با این حال، این پایان، شروعی دوبارهست. شروعی برای ماجراجوییهای جدید و ناشناخته. و اکنون، انتظاری طاقتفرسا و دیوانه کننده برای دیدار دوباره با این دنیای پر رمز و راز. انتظاری که با امید و اشتیاق، در اعماق قلبم ریشه دوانده است.»
(0/1000)
Mika
3 روز پیش
1