یادداشت محدثه قاسم پور
5 روز پیش
نها، زنی نویسنده و هنرمند است که آرام در باغی در بغداد زندگی میکند و در مقدمه درباره باغش میگوید؛ (من در باغی زندگی میکنم که ۶۶ درخت نخل و ۱۶۱ درخت پرتقال دارد). زنی که همیشه لای موهایش گلی دارد و از زندگی گوشه دنجی میخواهد ولی حمله آمریکا به عراق، تعادل زندگیاش را بهم میزند. تا جایی که نها ناامیدانه مینویسد: (فکر کنم کارمان تمام است چون یک ملت مدرن نمیتواند بدون برق و ارتباطات بجنگد). نها ناامید است و میگوید: (نمیدانم چرا دنیا انقدر از ما متنفر است). او از سیاستهای جنگطلبانه صدام در حمله به ایران حرفی نمیزند و فقط گاهی از حمله عراق به کویت صحبت میکند. و روایت را از زاویه غربدوست خودش پیش میبرد، سانسور زخمی که صدام هشت سال به تن ایران ما زد نمیتواند در این کتاب تصادفی باشد. نها زیاد حرف میزند و این زیادهروی در نوشتن روایت خواننده را خسته میکند. مخصوصا در بخش دوم که جنگ تمام شده و از فعالیتهای هنری و سفر به کشورهای مختلف حرف مینویسد. نها به ظاهر زنی عاشق غرب است که جنگ دید او را هم تغییر میدهد و در جملات پایانی کتاب از جنایت اسرائیل در حمله به لبنان و فلسطین و جنایت آمریکا در حمله به عراق پرده برمیدارد؛ (حملهی بیرحمانه تنها روشی است که ایالات متحده بلد است، هرچه باشد؛ به خود آمریکا هم با همین روش غلبه کردند با کشتن نهدهم از جمعیت بومی آنجا. الان گویی همان سرنوشت در انتظار بقیهی دنیاست). یا جای دیگری مینویسد: (به اسم صلح و انسانیت هزاران نفر باید کشته شوند، به نام آزادسازی، به نام مردمسالاری، یک اشغال نظامی دارد اتفاق میافتد. میشود لطفا یکی به من بگوید کجای این عبارت: یا با مایید و یا علیه ما مردمسالارانه است؟!). یا بوش و شارن را نقد میکند: (بوش میگوید ما برای صلح میجنگیم، چه مزخرفی! چه صلح ویرانگری است! برای یک نظم نوین جهانی دیگر؟ من به این میگویم بینظمی). یا این جمله چقدر شبیه جنگ اسرائیل با ایران است: (منظورشان چیست که میگویند فقط اهداف نظامی را میزنند؟! ... چه کسی ما را از دست این گردن کلفتها نجات میدهد؟). به نظرم یادداشتهای بغداد برای کسانی که فکر میکنند امریکا فقط با ایران مشکل دارد قابل مطالعه است هرچند گاهی حوصلهتان هم سر میرود و ممکن است کتاب را نصفه رها کنید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.