یادداشت Soli

Soli

Soli

20 ساعت پیش

        به فراخور موقعیت، مجبور شدم یه قسمت‌هایی رو سریع‌‌تر رد کنم. راستش هرچی تلاش می‌کنم، نمی‌تونم بفهمم که مثلا به یک کتاب خودیاری دقیقا بر چه اساسی باید امتیاز بدم؛ کلا کتاب‌های غیرداستانی.
به نظرم لازمه که این کتاب هم حتما در کنار «وضعیت آخر» خونده بشه. نمی‌گم که خوندن اون کتاب بی‌فایده‌ست، ولی قطعا تازه این‌جاست که آدم با یک سری راه‌حل عملی مواجه می‌شه بهش می‌گن دقیقا باید چه کار کنه. «وضعیت آخر» می‌گه که باید کنترل زندگی‌ت رو در دست بگیری و برای تغییر مصمم باشی و... ولی نمی‌گه چه‌طور باید این کار رو انجام بدی. حتی فکر کنم بشه این کتاب رو مستقل از اون یکی خوند، چون چند فصل اولش رو صرف توضیح مفاهیم اولیه تحلیل رفتار متقابل می‌کنه.
راستش نمی‌دونم راهکارهای ارائه‌شده، تا چه حد مفید واقع خواهد شد. از لحاظ نظری واقعا منطقی بودن، ولی نمی‌دونم در عمل تا چه حد مثمر ثمر هستن و آیا در وهله‌ی اول، اصلا امکان‌پذیر هستن؟ معمولا مسئله‌ی کتاب‌های خودیاری برای من اینه که یه جور جهان آرمانی رو تصویر می‌کنن. کیه که ندونه برای موفقیت، لازمه کنترل زمان خودش رو به دست بگیره؟ ولی در زندگی واقعی، انجام این کار تا چه حد ممکنه؟ ولی خب، این توجیه خیلی خوبی نیست. خیلی بعید می‌دونم حتی یک نفر در این دنیا پیدا شه که بتونه تک‌تک توصیه‌های این کتاب رو کامل به‌کار ببنده، ولی قطعا تلاش در این مسیر می‌تونه زندگی‌ش رو از جهات مختلف تغییر بده و بهتر کنه. گمونم دارم بلند بلند فکر می‌کنم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.