یادداشت سِد.میم.صاد
1403/11/21
در حدی نیستم که بخوام در مورد چنین کتابهایی بنویسم و درباره کیفیت نظر بدم؛ اما در همین حد که: اگه میخواستید کتاب عرفانی بخونید (اگه!) حقیقتاً از دلنشینترین کتابهاییه که در این حوزه(احوالات عرفا و مردان خدا) نوشته شده. اگه کهکشان نیستی یا عطش رو خوندهید/میخواید بخونید، حیفه کتابی که در مورد یکی از نزدیکترین و خاصترین افراد به سیدعلیآقای قاضی نوشته شده رو از دست بدید. و نکتهٔ دوم اینکه، آقا! این کتابها برای این نیست که سبک زندگی این بزرگان رو با جزئیات توی زندگی خودمون پیاده کنیم! بعضی دستورات، بعضی سبک زندگیها، بعضی حالات، عمومی نیست؛ خاصً اون فرده، با توجه به سطحش و حالش. خیال میکنم حداقل سه فایده میشه از خوندن این کتابا به دست اورد؛ یک، الگوپذیری از مختصات کلی زندگی این افراده؛ مثل توجه به خدا در همه حالات، مثل اهتمام به قرآن روزانه(و باز نه عینا با همون جزئیات و شکل این عبادات)، مثل مراقبه(باز هم نه اینکه لزوماً از فردا تمام مستحبات رو بریم پیدا کنیم که انجام بدیم، بلکه از همون حدی که هستیم، یه ذره بیایم بالاتر؛ یادش بهخیر توی کتاب فارسی درسیمون، یه حکایت داشت که ابوسعید اومد سخنرانی کنه، یکی توی مجلس گفت آقا برای اینکه جا باز شه، هر کی هر جا هست، یه قدم بره جلوتر، ابوسعید گفت تمام چیزی که میخواستم بگم رو این مرد توی همین یه جمله گفت و مجلس رو تموم کرد!) پس میشه یکی از فواید خوندن کتاب احوالات اولیاء رو همین دونست که تصمیم بگیریم و یاد بگیریم هر جا هستیم، یه قدم بیایم جلوتر، یه قدم! و فایدهٔ بعدی اینکه حقیقتاً از موثرترین عوامل انبساط معنوی و کشش و شوق به سوی رشد و کمال، خوندن همین احوالاته و حقاً از مصادیق ذکر خداست. و فایدهٔ سوم اینکه اینقدر این افراد دلنشینند و انسانند... که محاله شما باهاشون انس نگیرید و رفیق نشید، این رفاقت خیلی میارزه! خیلی! در جاهای مختلف! یا علی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.