یادداشت امیرحسین ملکی

        تصور کنید که در یک کلبه، آن هم در دل یک کوهستان وحشی، گیرافتاده‌ و راه فراری ندارید. 
سراسر منطقه از برف سفید شده و سرمای هوا می‌تواند به راحتی شما را منجمد کند!
اگر از سرما جان سالم به در بردید، گرسنگی را چه می‌کنید؟
به همۀ این‌ها اضافه کنید گرگ‌هایی که دور کلبه پرسه می‌زنند و منتظر نشسته‌اند تا یک لحظه غفلت کنی و کارت را بسازند!
علاوه بر گرگ‌ها، سروکلۀ یک پلنگ هم پیدا می‌شود!
و شکارچی‌هایی که به خونت تشنه‌اند!
مهیار سفیدکوهی پسربچه‌ای کلاس هشتمی است که دقیقاً با این چالش‌ها مواجه شده.
«گرگ‌های دهکده برفی» خاطرات آن روزهای سخت مهیار است که آن را در دفتر مشقش ثبت کرده. 
متن روان و طنز بامزه و فضاسازی استادانه محیط این کتاب را خواندنی کرده است.
      
12

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.