یادداشت زهره توکلی سراوانی

        آنی دخترک یتیمی که به اشتباه به گرین‌گیبلز فرستاده شده بود اکنون بانوی اینگلساید است و زندگی شیرینی در کنار خانواده‌اش دارد . زندگی سراسر عشق آنی با شروع جنگ جهانی دوم به‌یکباره تغییر می‌کند و پسرانش به نوبت راهی جبهه‌های جنگ در آن‌طرف اقیانوس می‌شوند .
آنی که همواره در تمام لحظات زندگی لبخند به لب دارد و خندیدن را فراموش نکرده است در طول سال‌های جنگ نگرانی‌ در چهره‌اش نمایان می‌شود و این نگرانی در نبرد کورسلت غمی جانکاه در دلش برجای می‌گذارد .
لعنت به جنگ‌هایی که قدرت‌طلبان برای حرص و آز خودشان راه می‌اندازند و عزیزان دیگران را گرفتار بدخواهی‌های خود می‌کنند .
      
10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.