یادداشت مجید اسطیری
1402/12/17
3.2
16
من اسم ملاله را همان روزهای بعد از ترور شدنش شنیدم و از این بابت باید از دوست خوبم حسن صنوبری بابت مطلب دقیقی که در وبلاگش نوشته بود تشکر کنم: http://senobari.blogfa.com/post/305 و اما درمورد کتاب: به نظرم این کتاب خیلی خوب ویرایستاری شده و میدانید که منظورم از ویراستاری فقط ویرایش متن نیست. این کتاب علی الظاهر زیرنظر یک ویراستار حرفه ای از لحاظ شکل روایتگری و مسیر پرداختن به مسائل نوشته شده، اگرچه ملاله دختر باهوشی است و بارها در کتاب به سخنرانی هایش در پاکستان اشاره میکند و البته سخنرانی های توی اینترنت و بعد از جایزه گرفتنش هم همین را نشان میدهد. هر فصل با یکی از این تک بیت های ادبیات فولکلور پشتون آغاز میشود: "افتخارم آن است که بدن سوراخ سوراخ شده ات با گلوله را بغل کنم تا اینکه خبر بزدلیت در جبهه های جنگ را دریافت کنم (ادبیات سنتی پشتو) وقتی متولد شدم مردم روستا با مادرم همدردی کردند و هیچ کس به پدرم تبریک نگفت. من صبحگاه، هنگامیکه آخرین ستاره چشمک می زد، سر رسیدم. ما پشتونها این را به عنوان یک نشانه ی خوش یمن به حساب می آوریم." من از این خوشم آمد که در جاهایی هر چند معدود به نقش مخرب آمریکا و سعودی اشاره کرده بود: "منطقه ی ما از بیشتر مناطق دیگر پاکستان سنتی تر بود. در دوران جنگ های جهادی افغانستان مدارس دینی زیادی ساخته شد که اکثر آنها توسط پولهای سعودی حمایت مالی می شد و خیلی از جوانان در این مدارس درس خوانده بودند زیرا آموزش آنان رایگان بود. این آغاز آن چیزی است که پدرم آن را "عربی کردن" پاکستان می نامد، حادثه ی یازده سپتامبر این ستیزه جویی را بیشتر به جریان غالب تبدیل کرد." و "وزیر اطلاعات ایالت ما گفت: راه و رسوم طالبان گرایی نتیجه ی سیاست کشور در مورد آموزش شبه نظامیان و اعزام آنها به افغانستان بود که اول با روس ها و سپس با آمریکایی ها بجنگند. وی گفت: «اگر ما به دستور قدرت های خارجی اسلحه به دست طلبه های مدارس دینی نداده بودیم، شاهد این حمام خون در مناطق قبیله ای و سوات نبودیم.»" و "پدرم می گوید که در منطقه ی ما ایده ی جهاد توسط سیا بسیار تشویق می شد. بچه ها در اردوگاه های آوارگان حتی کتاب هایی را می خواندند که توسط یک دانشگاه آمریکایی نوشته شده بود و از طریق جنگ به آموزش ریاضیات پایه می پرداخت.| مثال هایی داشتند شبيه: "اگر از ده کافر روسی پنج نفرشان توسط یک مسلمان کشته شود پنج کافر باقی می ماند." یا : ۱۰ گلوله = ۵ گلوله - ۱۵ گلوله" ملاله به صورت واضح و روشن از علاقه اش به بینظیر بوتو مینویسد و این که حتی آرزو میکند سیاستمداری مثل او بشود اما به نظر بنده بر هر کسی که این کتاب را میخواند واجب است که از این نکته آگاه باشد خانم بی نظیر بوتو در گفت و گو با روزنامه ی فرانسوی ِ «لوموند» می گوید: «فکر ساختن طالبان از انگلیس، اجراء آن بعهده آمریکا، هزینه آن به عهده عربستان سعودی بود و من زمینه آنرا فراهم کرده بودم»" به هر حال کتاب بینش نسبتا خوبی درمورد اوضاع پاکستان قبل و بعد از نفوذ طالبان به شما میدهد و البته جنبه های دردناکی هم دارد اعم از کج فهمی ها و خشک مغزی های طالبان که به جنایت های فجیع می انجامد و یک دختر نوجوان با چند استدلال ساده از قرآن مجید و سیره پیامبر ص میتواند رفتار احمقانه آنها را زیر سوال ببرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.