یادداشت سَمی

سَمی

سَمی

1404/4/8

        آرمان با پایش به کیف زد و گفت :در اینجا آنقدر جواهر هست که یک سال زندگی مارا تامین می‌کند.
لیدی ال باز دیگر  با امید ضعیفی به صورتش نگاه کرد اما خیلی خوب میدانست که منظورش از ما چیست؟!ده ها میلیون مردم همه جهان، از شرق تا غرب از پاریس تا چین، و آرمان هیچگاه نمیتواند چهره ی اورا در میان آن همه جمعیت ببیند.  نمی دانی چه روزهایی را بی تو گذرانده ام . به خاطر این روزها از تو بدم می آید . می توانستیم با هم خوشبخت باشیم.
#لیدی_ال 
#رومن_گاری 
#ترجمه #مهدی_غبرایی
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.