یادداشت مرتضی یوسفیمقدم
1401/12/12
بعضی از کتابها در هر مرورِ مجدد، زاویههای جدیدی از حقیقت رو به نگاهمون تقدیم میکنند. هر بار دانش تازهای به ما میآموزند. اما اضافهشدنِ دانشِ جدید، تنها دلیل مطالعهی چندبارهی یک کتاب نیست. کتابهایی هم هستند که حتی در ملاقاتِ اولبارشون، به ما حرفی نو ارائه نمیدن؛ اما نیازه که مکرر بهشون سر بزنیم و لای ورقهاشون غرق بشیم. یکی از همین نوع آثار، کتابِ «رشد»ه. این کتاب رو اگر یک بار خونده باشید از لحاظ علمی نیازی به بازخوانی نمیبینید. اما کارکرد اصلیش شاید تلنگر، پررنگ کردن دانش پیشین و جااندازی اونها باشه. قدرت این کتاب در تصویرسازی قوی و زاویه دیدی هست که به مخاطبش اهدا میکنه. این تذکر باید پیوسته و متناوب باشه تا غبار کدورتزایِ زمان رو بِروبه و دل رو جلا بده. ای کاش میتونستم اول هر ماه دوباره به دست بگیرمش. هر «عقیده»ای برای تقویتِ «ایمان»ش نیاز به یادآوری و درگیری تخیل داره تا قدرت عقل در تصمیمگیری رو ارتقا بده. اگه تاحالا نخوندینش، پیشنهاد میکنم به اندازهی مطالعهی ۶۰ صفحه، جا براش خالی کنید.
(0/1000)
مرتضی یوسفیمقدم
1402/3/30
0