یادداشت فاطیما بهزادی
1403/2/16
یک غزل از کتاب : خوشبوتری از آنکه بگویم مریمی شیطانتری از آنکه بگویم آدمی مجموع میوههای بهشتی تو بر زمین سیب سمیرمی، رطب تازه بمی وقتی لبت به وسوسهی بوسه وا شده کافر ترم از آنکه نباشم جهنمی گیسو سیاه و چشم سیاه و مژه سیاه به به! چه سور و سات گناه فراهمی امشب صف شراب به مسجد رسیده است بانو بخند محض رضای خدا بخند کمی :)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.