یادداشت яσвεят

яσвεят

яσвεят

2 روز پیش

        قصه ی راوی ناشناس  و امیلی و جرالد به ایستگاه پایان خودش رسید 
جهانی که نویسنده متصور شده یک‌ فضای پیچیده است 
دنیایی وحشی که امیلی قراره داخل اون بزرگ بشه 
با گروه پسر های خیابانی هویت خودش رو پیدا کنه 
شهر رو توی مایه های دیستوپیا بیان می‌کنه این وسط یک دیوار هست که راوی ما هر از چند گاهی حوصله اش سر می‌ره داخل خونه 
به آن ورود می‌کنه و بعد فضا مکان زمان جهان زندگی موازی خودش رو رویت می‌کنه 
خلاصه کار عجیبیه دو ستاره دادم چون نویسنده از شما میخواد 
تا افراد کمی از این کتاب مطلع بشن تا حذف هر یک آسان گردد!!
      
28

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.