یادداشت منتظرت میمانم روی همان نیمکت چوبی پاییز🍁🖤
منتظرت میمانم روی همان نیمکت چوبی پاییز🍁🖤
1403/12/23

شبهای روشن» داستایفسکی یکی از کتابهایی ست که واقعاً من رو تحت تأثیر قرار داد و حس عمیق تنهایی و عشق رو به طرز غمانگیزی به تصویر میکشه. داستان دربارهی یک جوان تنهاییه که در خیابانهای سرد و تاریک سنتپترزبورگ پرسه میزنه و در جستجوی معنا و عشقه. 🌃💔 تصور کن، یک شب در یکی از خیابانهای بارانی، هوا کمی سرد و نمنم باران میباره. 🌧️ این جوان، دلتنگ و غمگین، به دیوارهای مرطوب شهر تکیه زده، فکری در سر داره. در دل شب، ناگهان با دختری مواجه میشه. اوندهمچون نوری در تاریکی میدرخشد. ✨ زیبایی اون دختر مانند آفتابیه که از ابرها بیرون اومده؛ چشمانش پر از زندگی و امیده.جوان قلبش میتپد و نمیتونه جلوی خودش رو بگیره 💖 چند روزی میگذره و آن دو با هم حرفی میزنن و رازهایشون رو برای هم فاش میکنن.. هر شب، وقتی در کنار هم مینشینند، جوان به احساساتی جدید و ناشناخته دچار میشه. 🥰 او میفهمه که عشق واقعی چقدر میتونه زیبا و در عین حال دردناک باشه. اما با تمام این احساسات، تردید و ناامیدی سراغش میاد. آیا میتونه اون رو به خودش نزدیک کنه؟ 🤔 آیا او هم احساس مشابهی داره؟ در نهایت، این داستان به یک نکتهی عمیق میرسه: گاهی اوقات، عشق نه تنها میتونه ما رو به اوج خوشحالی برسونه، بلکه میتونه تلخیهای زیادی رو نیز به همراه داشته باشه. 🌹 «شبهای روشن» نه تنها داستانی زیباست، بلکه سفریست به عمق احساسات انسانی و تلاشی برای یافتن معنا در زندگی. به راستی که از خوندن این کتاب لذت بردم. 📖✨ این روایت غمانگیز و عمیق احساسات، من رو به تفکر واداشت و به نوعی در دل شبهای روشن، احساس تنهایی و امید رو به زیبایی به تصویر کشه. اگر شما هم گاهی در جستجوی عشق و معنا هستید، این کتاب واقعاً ارزش خواندن داره 💫
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.