یادداشت آروشا دهقان

                پرده‌ی نئی فیلمنامه‌ایه که محتوای کلیش خیلی شبیه آثار دیگه‌ی بیضاییه. تارش زنه، پودش خرد و نقشه‌ش اسطوره!
زبان فیلمنامه بسیار استواره و شخصیت‌پردازی بی‌نظیر. روایت غیر خطی، گره‌های داستانی، تقاطع‌ها و پیچش‌ها درست و به‌جا هستند و در هر صفحه، حسرت فیلم نشدن این اثر رو به خواننده یادآوری می‌کنن.
بیضایی در این فیلمنامه دست خواننده رو می‌گیره و به دل اسطوره می‌بره. با زنانی همراهشون می‌کنه که به حکم خیلی چیزها و خیلی کسان از ساده‌ترین حقوق محروم شدند.
کل ماجرا از دو زاویه روایت میشه؛ نگاه مردان و نگاه زنان (زن پشت پرده).
مکان رخ دادن داستان در ری هست و زمانش قرن‌های نخستین اسلام.  تصویرسازی شهر بسیار عالیه. واژگان عربی، فارسی و ترکی در دیالوگ‌ها بسیار حرفه‌ای استفاده شدند که باعث شده هر شخصیتی صدای ویژه و لحن خودش رو داشته باشه.
من در چند روز گذشته خیلی فکر کردم که چه چیزهایی رو درباره‌ی این داستان بگم اما به نظرم گفتن هر چیزی و اشاره به هر بخشی از اون، قسمتی از لذتش رو از خوانندگان بعدی کتاب که این پیام رو می‌بینند می‌گیره پس توضیح بیشتری درباره‌ی خط داستانی نمیدم و لذت بردن ازش رو به خودتون می‌سپارم.

بخوانید و مثل من نگاه کنید در آینه‌ای که به نام زنی، پشت پرده‌ی نئی نشسته.
        

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.