یادداشت علی دِهنه گر
1402/11/29
کتاب که تمام شد به فکر فرو رفتم. با خود گفتم شاید اینکه [کاملا بی اختیار] عکس گنبد حضرت زینب(س) را به عنوان Book Mark انتخاب کردم بی حکمت نبوده... این کتاب اقتباسی است بس آزاد و لگامگسیخته از ماجرای یک قهرمان، یک الگو، یک 'شهید'. از ویژگیهای جالبش میتوان به تعلیق داستان اشاره کرد، تا حدود 100 صفحه اول، شما نمیتوانید تشخصی دهید که صحبت از چه کسی است و ماجرا چیست! از دیگر ویژگیهای بسیار مثبت آن میتوان به انتخاب اسامی عالی و مناسب اشاره کرد، مانند 'جَون' (شخصیت اصلی)، 'کارگزار تنک ریش' و... اما تنها یک بار در داستان، اسمی از 'علی' برای یکی از شخصیتها برده میشود، که با توجه به سبک نوشتن، اگر از اسم 'ایلیا' یا... استفاده میشد، بهتر بود. و اما نکته آخر [و البته نظر شخصی بنده] آنکه؛ بعضاً در انتهای داستان شاهد بهم ریختن ریتم داستان سرایی میشویم! یعنی مخاطب با خواندن بعضی کلمات و جملات، فراموش میکند که قبلتر در چه فضایی بوده و انگار گویی به یک دفعه کمی فضا مدرنیته میشود و مجدد باز میگردد به ریل. بخشی از متن: '...صحنهای آشنا،؛ آشناییِ حلقومِ انسانیت با تیزی خنجر. فرشته به خنجر اجازهٔ بریدنِ بوسهگاه را نمیدهد. بوسهها عشقآفرینند. و عشق را هیچ خنجری توان بریدن ندارد. اما عشق را توان دل بریدن چگونه است...؟' با تشکر از جناب آقای تقی شجاعی، نویسنده محترم کتاب.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.