یادداشت آلاء مقدسی
1403/11/5
این داستان درباره ی دختری به نام افسانه است که پدرش میمیره و خودشون باید خرج زندگی رو دربیارن. خب برای دختری که مدرسه میره خیلی سخته که کنار درس کسب و کاری راه بندازه ولی افسانه این کار رو میکنه اولش سخت بود که مشتری برای دستبند هایی که درست میکرد پیدا کنه اما با کمک یکی از دوستانش تونست. و کلی اتفاق بامزه بین داستان اتفاق میافته نکته مثبت این بود که تو هر کاری میکنی هیچوقت تسلیم نشی و ناامید نشی و راهت رو ادامه بدی نکته منفی به نظر من بین داستان یک اتفاق هایی اش برای طولانی کردن بود و اگر نمیخواندی اتفاق خواستی نمیافتاد نویسنده میتونست این قسمت هارو حذف کنه در کل به کسانی که رمان های تغریبا عاشقانه دوست دارن معرفی میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.