یادداشت پیمان قیصری

چوب به دست های ورزیل
        چوب بدستهای ورزیل، نمایشنامه‌ای که حرف داره و اون حرف رو خیلی خوب طرح کرده و بهش پرداخته. فارغ از اینکه آیا این حرف بدون استثنا آیا همیشه درست هست یا نه، نمایشنامه‌ی جالبی بود. داستان از جایی شروع میشه که مردم روستایی به نام ورزیل در میدان روستا دور هم جمع شدن تا راه حلی برای مشکل تازه به وجود اومده‌ی حمله‌ی گرازها به زمین‌های کشاورزی‌شون پیدا کنند، اولین کسی که زمینش مورد حمله قرار گرفته هیچ حس همدلی از طرف بقیه دریافت نمیکنه و بهلول وار شروع می‌کنه به نیش و کنایه زدن و بعد اهالی برای حل مشکل به دور باطلی می‌افتن.
قاعدتاً مهمترین حرف نمایشنامه در مورد هجوم بیگانگان(نه از راه جنگ) به کشور و فرهنگ می‌تونه باشه (به نظر من) و این بیگانه اگه فقط به معنای کسی که به زبان دیگری حرف میزنه نباشه، من باهاش موافقم تا حدودی، مثلا کسی که یه دستمال دور سرش میپیچه هم ممکنه بیگانه باشه و کشور رو بچاپه و به فنا بده.ه
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.