یادداشت مهدی لطفآبادی
1401/12/15
4.0
14
من مجموعهی نمایشنامههای شکسپیر رو که علاءالدین پازارگادی ترجمه کرده، وقتی بچه بودم خریدم اما بعداً متوجه شدم ترجمهی چندان خوبی نداره و یا اقلاً از بعضی نمایشنامهها ترجمههای بهتری وجود داره... به همین دلیل سعی کردم نمایشنامهها رو تا حد ممکن از بقیه ترجمهها بخونم، مگر اینکه ترجمهی دیگهای از نمایشنامهای پیدا نکرده باشم... اینها رو گفتم تا به این برسم که لیرشاه رو من با ترجمهی جواد پیمان که انتشارات علمی فرهنگی زده خوندم و جاهاییش انقدر گیجکننده بود که مجبور میشدم با ترجمهی پازارگادی تطبیق بدم و بالعکس... همین باعث سستی من شد و باعث شد به قدری خوانش این نمایشنامه طول بکشه که کمکم مزهی نمایشنامه از بین رفت... به عقیدهی من نمایشنامه در بهترین حالت باید در یک نشست، و حداکثر دو نشست خونده بشه، همونطور که در یک نشست تماشا میشه اما لیرشاه نشد که اینطور بشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.