یادداشت طاها دولتآبادی
1402/5/14
📚 *ویولن زن روی پل* 📌روایت این کتاب، روایت عجیبی است. روایت *سفر از ظلمت به سمت نور* . روایتگر که خود از داستاننویسان نامآشنا است، ماجرای اعتیاد شدید خود به مواد مخدر (مصرف روزانه هفت و نیم گرم تریاک و ۱۵۰ عدد قرص!!!) و سپس ترک اعتیاد و کمک به دیگر معتادان جهت ترک اعتیاد است! 📍حدود یک سال قبل با این کتاب آشنا شدم. اما به علت تبلیغات گسترده کتاب توسط رسانههای دولتی، حدس زدم کتابی است ضعیف که صرفاً یک دغدغه اجتماعی را میخواهد بیان کند! نگرفتم و نخواندم. ولی گهگاهی تعریفهایی از کتاب توسط افراد مختلف میشنیدم. گذشت... نمایشگاه کتاب امسال کارگاهی برگزار شد تحت عنوان اصول روایت نویسی. استاد جلسه خسرو باباخانی بود و ضمن توضیحاتی کاربردی، از همین کتابش شاهد مثالهایی آورد و خاطراتی واقعی را تعریف کرد که واقعا شنیدنی بود.گرفتم و خواندم. عجیب بود... 📝تا صفحه ۱۰۸ کتاب، روایت ظلمت است. ظلمت محض. کتاب با روایت عجیبی آغاز میشود. روایت اقدام به خودکشی روایتگر از شدت اعتیاد و ناامیدی. ولی زنده میماند.... نیمه دوم کتاب روایت رسیدن به نور است. نه تنها رسیدن، بلکه رساندن بقیه به نور.... کتاب دارای تناقض لطیفی است. در نیمه اول کتاب با خود میگویی 《خدا رو شکر که مثل "او" نبودم و خدا کند هیچوقت مثل "او" نشوم. 》در نیمه دوم کتاب با خود میگویی 《ای کاش روزی مثل "او" شوم و حداقل دست یک نفر را بگیرم و راه را به او نشان دهم...》 🖇 جهت آشنایی بیشتر: http://www.javann.ir/004ZOk 🔻🔻🔻 #معرفی_کتاب #کتاب_چهارم #روایت_نویسی #اجتماعی ✒️ @derang_td (در پیامرسان بله)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.