یادداشت مجتبی شیرانی
1402/3/20
3.8
32
بهترین بخش کتاب نظر من این بود از دست دادن کابوس کسانی است که گمان باطل به دست آوردن را دارند این پندار که ما می توانیم کسی را از آن خود کنیم به دستش بیاوریم و در بند تعلق خویش بکشیم از اساس وهم و خیال است خوش باوری منفعلانه و کودکانه کسی است که آیین با هم بودن و برای هم بودن را نمی داند و مذبوحانه با خود، دیگری و کائنات می جنگد تا مفهوم غیر واقعی مال هم بودن را جایگزینش کند و البته که در این تلاش به واقع از دست میدهد نه آدم آدمها را که ذاتاً به دست آوردنی نیستند بلکه کرامت انسانی عزت نفس و شکوه دوست داشتن حقیقی را که اینها را قربانی مفهومی بی ارزش می کند که حتی به دست هم نمی آید اینکه بیاموزیم بدون اینکه کسی و چیزی را مال خود کنیم از آن لذت ببریم پذیرش و انفعال نیست برعکس درک حقیقت لذت است او که زندگی اش را به هیات سکه های طلا و جواهرات گرانبها در آورده و به خیال تحصیل لذت مایملکش را در گاوصندوق نگاه می دارد و صدها قفل بر آن می دهد جز اضطراب چیزی به دست نمیآورد کودکی که بازیچه هایش را وا می نهد و از دست می ریزد سرخوش تر و چابک تر می دود و بی خیال از دست دادن قهقهه های مستانه سر میدهد و زندگی میکند از ته دل
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.