یادداشت مریم مهدی زاده

        کتاب "به خون کشیده شد خیابان" مجموعه ای از روایت های مربوط به دوران کشف حجاب رضاخانی در استان خراسان است.
طبق ادعای پژوهشگران کتاب، راویانی برای بیان روایت ها انتخاب شده اند که یا خودشان در آن روایت، نقش اصلی داشته اند یا از کسی که در ماجرا حضور داشته نقل قول بی واسطه کرده اند.
شاید بتوان روایت ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد: روایت هایی که از عملکرد حکومتی در عادی سازی کشف حجاب صحبت می کند و روایت هایی که از مقاومت زنان در برابر کشف حجاب می گوید؛ از راه رفتن روی پشت بام ها برای فرار از دست ماموران، از شبانه و مخفیانه بیرون رفتن ها، از چند سال بیرون نرفتن ها، از کتک هایی که خورده شد، از خون هایی که ریخته شد، از بچه هایی که به دنیا نیامده از دنیا رفتند، از اشک هایی که بر گونه ها نشستند و ...


پ.ن: در بعضی ماجراها، سوالهایی در ذهنم شکل می گرفت که چرا این طور شد، چرا این طور رفتار کردند و ... که شاید برای پاسخ به آنها باید از حال و هوا و سبک زندگی آن زمان بیشتر بدانم.