یادداشت Maede
7 روز پیش
این یادداشت بیشتر شامل احساسات و خاطرات شخصی من با مجموعه هری پاتره، پس اگر دوست ندارید نخونید. معمولا انسانها با دیدن فیلمهای هری پاتر طرفدارش شدن، ولی برای من ورود واقعی به دنیای هری پاتر با خوندن کتابهاش بود. اولین کتاب (سنگ جادو) رو اولین بار در عید ۱۴۰۱ خوندم. با اینکه کتاب اول بود خیلی به دلم نشست و با خوندنش دلم خواست سریعتر جلد بعدی رو هم داشته باشم. پس یه روز عصر رفتم به کتابفروشی مورد علاقهم و با عیدیام سه جلد بعدی رو خریدم. خوندنشون زیاد طول نکشید و به زودی من نیاز به جلدهای بعدی داشتم. از بین کتابهای هری پاتر، محفل ققنوس طولانیترینه و من اون رو در زمان امتحانات پایانترم سال یازدهم مدرسهم میخوندم، اما با این حال، به قدری جذب مجموعه شده بودم که فکر میکنم خوندنش فقط سه یا چهار روز طول کشید. یادمه که بعدش رفتم شاهزاده دو رگه رو بخرم، ولی جلد اولش موجود نبود. آقای کتابفروش گفت که برام سفارشش میده، ولی تا وقتی که رسید چند روزی طول کشید و توی اون چند روز من هر ثانیه به فکر این بودم که جلد بعدی کی به دستم میرسه. بالاخره رسید و من چهار جلد بعدی رو هم در عرض چند روز خوندم. وقتی که به جلد آخر رسیدم و داشتم قسمت نبرد هاگوارتز رو میخوندم زار زار گریه میکردم. وقتی هم که تمومش کردم تا چند وقت نمیتونستم هیچ کتاب دیگهای بخونم. هیچ چیزی برام به جذابیت هری پاتر نبود. مجموعه هری پاتر برای من هیچوقت صرفا یه مجموعه کتاب نبوده، هری پاتر دنیای تازهای بود که من واردش شدم، با شخصیتهاش زندگی کردم و حتی خودم رو اونجا و بین اونها تصور کردم و درسته که حالا سه سال از زمانی که خوندن این مجموعه رو تموم کردم میگذره، ولی هنوز احساسی که در من ایجاد کرد رو به خوبی به یاد دارم. یکی از دوستان میگفت که آدم با خوندن اینجور محتواها حالخوب میشه. راست میگفت، من اون زمان هم مثل همه مراحل زندگی م در حال پشت سر گذاشتن یه بحران بودم، ولی وقتی هری پاتر میخوندم به معنای واقعی حالم خوب بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.