یادداشت ماهرخ همتی
4 روز پیش

آدم با خود میگوید، صفحهها میخوانی و هیچ اتفاقی نمیافتد و قهرمان داستان از تخت بلند نمیشود. اما هر چه پیش میروی، بیشتر جذب میشوی. من با جاهایی از کتاب بلند خندیدم و با جاهایی احساس کردم قلبم مچاله شد. کتاب در نکوهش تنبلی و بیعاری است. اما نه از آن دست کتابها که نصحیت، بارِ مخاطب کند. خود داستان یک طرف، نقدی که در پایان کتاب آمده با عنوان «آبلومو یسم چیست؟» شاهکار دیگری است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.