یادداشت الینآ📚.
دیروز

🌟: قتلی توی یک خونه بزرگ رخ میده. لئونید بزرگ در اثر مسمومیت با سمی به نام اِسِرین کشته میشه. کاراگاه تاوِرنِر به همراه چارلز و پدرش همگی به دنبال کشف حقیقتاند. اما کیست آن قاتل که توانسته مردی به آن بیآزاری را بُکشد؟ 🌟: خدایی این کتاب خیلی غیر قابل پیشبینی بود🤫 همونطور که خیلی کنجاویم گل میکنه، رفتم مستقیم آخر کتاب و فهمیدم که کی قاتله😎😂! ولیییی من مطمئن بودم با اینکه قاتل رو فهمیدم، کریستی کلی غافلگیری واسم داره😙🤝🏻 (واسه همین هم گفتم که غیرقابل پیشبینیه)و واقعاً هم همینطور بود داستان کلی پیچ و خم داره و نمیزاره ابداً کتاب زمین بزارید. این کتابو دیشب شروع کردم و یه نیم ساعت پیش تموم کردممم😭 کتاب تموم شد و من گریهههه آخرش هم خوشحال شدم هم ناراحت. آخرشو دیدین چارلز میگفت:(((و اما تو سوفیا، با من ازدواج میکنی.اخیراً حکم ماموریتی در ایران به من ابلاغ شده.))) یعنی یجوری خر ذوققققق شدم که وای😭😂 وسطای کتاب هم از فرشهای ایرانی نام برده بود🤭😭 بزارید برم گریه کنم😔🤝🏻.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.