یادداشت saeed tehrani pooya
1404/5/12
"یادم نیست چند بار مسیر بین دفتر علی و راهرو را رفتیم و بدنهای خونی را دیدیم و برگشتیم. میآمدم خانه و با خودم فکر میکردم صحنههایی که دیدم، واقعیت ندارد. برمیگشتم تا دوباره ببینم و مطمئن شوم. طفلک مهدی هم پا به پای من میآمد. حیران و سرگردان، پای برهنه روی خونها، بین بدنهای بیجان راه میرفتیم و برمیگشتیم خانه..." . داستان زندگانی مدیر شهید پرتلاش و جهادگر خانه فرهنگ ایران در کشورهایی مثل هند، افغانستان، پاکستان، غنا و ... که به معنای واقعی به جهاد فرهنگی معنا بخشیده بود. ولی صد افسوس که هیچکس در زمان حیاتش به جز مردم منطقه قدر او را ندانست و نفهمید که او در دوره مسئولیتش چه کارهای بزرگی انجام داده است تا اینکه در آخرین روز ماموریتش در مولتان به دست وهابیان خبیث که بیشترین ضربه ها را از او خورده بودند به شهادت رسید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.