یادداشت سهیل خرسند
1401/9/15
3.8
2
امان از دلِ هاجر... چقدر هنگام خوندن داستان غم به دلم نشست! داستان شروعی خوب، پرداختی مطلوب، اما پایانی عجولانه داشت. آلاحمد قطعا با داستانش، انگشت اتهامش را به سوی جامعهی مرد سالار گرفته بود، اما نتوانست زیرساختی را جهت فرهنگسازی فراهم کند، به طوری که هاجر در پایان داستان از کردهی خود پشیمان شد! انگار که هاجر هیچ حقی در زندگی از جمله یک دلخوشی ساده مانند «لاک» ندارد. مثل همیشه با خواندن داستانهایی از سبک زندگی مردم در گذشتهی نه چندان دور ایران، زمانی که خود به دنیا نیامده بودم لذت بردم... از وصف خلقیات افراد، محیط زندگی و ... اما در کل داستانی نه خوب و نه بد، بلکه معمولی بود. یازدهم آذرماه یکهزار و چهارصد و یک
7
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.