یادداشت پارسا نوروزی
1401/4/22
در آستانه حمله ( جمجمه ات را قرض بده برادر! ) آنگاه به دشمن بزن. اگر خوب قرض بدهی، گلوله هم که بخوری دردت نمیآید. حتی به گمانم متوجه نیز نمیشوی... بعد از خواندن این کتاب ویران شدم! ویرانه ای در کوچه پس کوچه های آبادان. ویرانه ای چون مدرسه ای که لیالی در آن معلم ریاضیات بود... آقای کربلایی لو. دست مریزاد. خسته نباشید. به راستی شاهکار آفریدید. یک اثر چندین لایه که با توجه به فهم خواننده، لایه ها قابل دسترسی هستند. پیش از هرچیز میخواهم به نقاط ضعف این کتاب اشاره کنم. سایز کتاب، پالتویی ست و به خودی خود ( بد دست! ) حال آنکه چاپ کتاب به شکل ناامید کننده ای ضعیف و غیر قابل تحمله. از انتشارات شهرستان ادب بسیار بیش از این انتظار میرود که البته انتظار بیجایی هم نیست( نسبت به کیفیت چاپ دیگر آثار ) خلاصه حتی ذره ای به کیفیت چاپ این کتاب خوشبین نباشید... و اما محتوای فوق العاده کتاب... داستان حول یک دسته غواص میگردد. دسته ای که آخرین عملیات شان ( بدر ) بود. همان عملیاتی که ( آقا مهدیِ ) داستان را مفقودالاثر کرد. آقا مهدی باکری را... بدر خیلی از بچه های دسته را کُشت! البته نه در معنی فیزیکی. بعد از بدر، دسته غواصان اطلاعات عملیات، دیگر آن که باید نشدند. دیگر یکدست نبودند. مانند امواج خروشان اروند شده بودند. سرکش و گستاخ! نزدیک یک سال است بازار جبهه راکد شده و عملیاتی در آن انجام نشده است. یک سال است دسته غواصان داستان، برای جمع آوری اطلاعات به اروند میزنند. وجعلنا میخوانند تا از چشم دشمن پنهان شوند و تا خاکریز های آن ور شط فین میزنند. و چه شخصیت پردازی ای دارد این کتاب... نورالله و هادی را چقدر عالی به تصویر کشیده است. سلیم سرکش را هنرمندانه ترسیم کرده است. حسین پر جنب و جوش را، هلال و مصطفی را، فرمانده را، کاظم خیالباف و عاشقانه هایش با چای را... و من با این شخصیت ها زندگی کردم. فین زدم. چای خوردم. دعوا کردم. از فرمانده سرپیچی کردم. من خود را در چادر غواصان میدیدم. واقعی ترین خیال بود... و عملیات نزدیک است. عملیاتی که سرنوشت جنگ را تغییر داد. عملیاتی که نتیجه جنگ را معکوس کرد. والفجر ۸. داستان غواصانی که دل به دریای عملیات بستند و تا آن سوی اروند فین زدند. شروع داستان، در واقع مدتی پس از پایان داستان است. شروع جذاب و گیرا جزو بهترین شاخصه های این کتاب بود برایم. شخصیت پردازی ها همانطور که ذکر شد فوق العاده بودند. علی الخصوص شخصیت پردازی درونی کاراکتر ها که واقعاً جای خسته نباشید دارد به خالقش. درونمایه داستان بسیار لذت بخش و تامل برانگیز بود. درونمایه ای که در فصل فصل کتاب پهن شده بود. توصیف هایی که ارائه شده بود بسیار به حقیقت نزدیک مینمود. از بستن یک زخم تا پا زدن در اروند. از گلوله های سرکش دشمن تا گلوله صفیرکشان آر پی جی. زیاده نگوییم. این کتاب از هر لحاظ ویران کننده است. بخوانیدش و مثل من و آقای کربلایی لو، " منِ خراب " شوید ...
11
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.