بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت ریحانه نعمتی

                #یادداشت
#شبیه

شبیه کتابی از نویسنده جوان خانم غفارحدادی است.  کتاب سعی کرده از زوایای مختلف این حدیث امیرمومنان را یادآوری کند که مردم به زمانشان شبیه ترند تا به پدرانشان.
فصل دوم کتاب ماجرای پزشکی ایرانی را روایت میکند که به سوریه دعوت می شود تا در یک درمانگاه ایرانی برای سوریان آسیب دیده از جنگ داعش طبابت کند.
کم کم با خانواده دکتر مذکور معروف به دکتر کلاهی آشنا می شویم. تصویرسازی یک خانواده ایرانی خیلی خوب کار شده بود و وابستگی افراد خانواده را به نحوی مطلوب نمایش داده بود. دختر دکتر کلاهی در یک کشور اروپایی به همراه همسرش درس میخواند.
فصل اول و آخر از آینده این خانواده در زمان ظهور پرده برمیدارد که البته آخر کتاب مشخص میشود
صحنه های سوریه سعی در شناخت ما از آن فضا دارد. صحنه های نفس گیری را تجربه میکنیم که توضیحات بیشتر، داستان را لو می دهد و قطعا از لذت خواندن محروم میشوید پس از آنها صحبت نمیکنم. 
من چندین کتاب از خانم غفارحدادی خوانده بودم و تاحدی با قلم ایشان که ته مایه طنز دارد آشنا بودم اما در فصلهای اولیه اثری از آن ندیدم که کمی باعث تعجبم شده بود اما وقتی فلسفه اسم ابولولو را خواندم و شوخی هایش با دکتر را دیدم مطمئن شدم قلم خود ایشان است. انگار امضای نویسنده را پای اثرش دیدم.
در این کتاب با شمه ای از زندگی ایرانیان و به طور کلی مسلمانان در اروپا و نحوه برخورد اروپاییان و مشکلات مهاجران بیشتر آشنا می شویم. 
جسارت نویسنده از توصیف فضای پس از ظهور قابل تحسین است من نویسنده نیستم که نظر کارشناسی بدهم اما هنگام خواندن کمی برایم نامانوس بود البته که املای ننوشته غلط هم ندارد و با کارهای بیشتر در این زمینه مطمئنا ایرادات هم برطرف خواهد شد گرچه با بازگشت مجدد به فصل اول گره ماجرا برایم باز شد.
قسمتهای توصیف رسول خدا را دوست داشتم ان شاء الله که با رفتارمان رسول مان را بیشتر به دیگران بشناسانیم و به ایشان شبیه تر شویم...

@BargiAzDanesh
. 
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.