یادداشت
1403/4/17
3.9
7
کتاب خصم از سری کتاب هایی هست که همون ابتدا بهت میگه قتلی رخ داده و چه کسی انجامش داده ، ازمشخصه های این نوع کتاب ها این هست که معمولا به بررسی ابعاد روانی قتل میپردازند و اینکه چه اتفاقاتی افتاده که قاتل ، قتل رو انجام داده و تاثیر این قتل روی بقیه چی بوده، مثل کتاب جنایت و مکافات و خیلی از کتاب های آگاتا کریستی، من نوع روایت نویسنده رو خیلی دوست داشتم و جایی که خودش هم به داستان وارد شد و اون گفتگوهای نویسنده آخر کتاب.از طرفی هر چی بیشتر کتاب جلو میرفت کشش کتاب بیشتر میشد و من فکر میکنم این تاثیر نویسنده خیلی خوب کتاب بوده چون وقتی میدونیم قتلی رخ داده و قاتل کی بوده ممکنه اندکی از جذابیت داستان برامون کمرنگ بشه، جایی که صحبت از داروی سرطان شد واقعا برای من خیلی شوکه کننده بود ، اینکه واقعا اینقدر حس همدلی نداری مرد؟ و برداشت خود نوبسنده و عنوان کتاب هم خیلی برام جذاب بود و هنوز با اینکه چند روز از خوندن کتاب میگذره بهش فکر میکنم به اینکه خصم در درون همه ما هست...تاثیری که قتل روی سایر آدم ها میذاشت واقعا برام جذاب بود ، اون بی اعتمادی ای که سایر بچه ها نسبت به پدر و مادرشون بعد از قتل احساس میکردند، واینکه هرکسی سعی میکرد به نوعی برخوردهایی رو که با قتل داشته مرور کنه و ببینه آیا جایی عجیب رفتار کرده یا نه...کتاب خوبی بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.