یادداشت محمدمهدی فلاح
1400/10/22
3.9
12
این دومین کتاب بلندی بود که از فلوبر خوندم و هر دو عمیقا ملال آور بودند. کتاب سرشار از توصیفات و اتفاق هایی ست که هرچند ممکنه ذکرشون خالی از لطف نباشند و در نهایت منجر به ترسیم بهتر شخصیت در ذهن شود ولی آن چیزی که مسلم است، به واسطه اینکه کارکردهای مشخصی براشون قابل تصور نیست، غالب صحنه ها و رفت و آمدها شدیداً کسالت بارند؛ انگار که ما بخوایم رشد یافتن یک کودک رو گام به گام و لحطه به لحظه ببینیم. سه جهارم انتهایی کتاب ولی ریتم داستان به نسبت مطلوب تر می شود و شاهد اتفاق هایی هستیم که با ترسیم گری فلوبر، قطعا قوت بیشتری دارد؛ دوگانگی های شخصیتی که فردریک مورو دچارش می شود و در آنان، ما به همراه نویسنده متعجب می شویم. کسی که در یک روز به دو نفر می گوید که: «تا ابد دوستت خواه داشت» داستان به طور کلی در کنار التهابات شدید سیاسی و اجتماعی نزدیک انقلاب فرانسه اتفاق می افتد و مناسبات اشخاص آنان از یک زاویه بیرونی قابل تامل است که به نظر می رسه در سبک نویسندگی فرانسوی خیلی جدید نیست. همچنین اقدام های چندگانه فردریک برای ورود به سیاست و سرخوردگی دائمی او به دلیل طبع حساس و دل آشوبی همیشگیش مانع از او میشد و در دیالوگ های نهایی تصویری به نسبت جامعی را بدست می آورد. در نهایت می توان گفت در عین حالی که نمی توان از تصویرپردازی کم نظیر فلوبر چشم پوشی کرد، متن برای بنده ملال انگیز بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.