یادداشت فرفری موی غزلساز
12 ساعت پیش
خیلی وقت بود از این ژانر کتابی نخونده بودم و باید بگم برام لذتبخش بود. درسته اوایل کتاب کمی گنگ بود و متوجه نمیشدم جریان چیه اما با گذشت زمان و پیش رفتن روند داستان، تمام سوالهای ذهنم به خوبی جواب داده شدن. کاملا مشتاقِ شروع کردن جلد بعدی هستم چون جلد اول دقیقاً سر بزنگاه تموم شد. چیزی که برام جالبه اینه که این کتاب، جزو محدود کتاباییه که با گذشت زمان،به جای اینکه اتفاقات داستان بهتر پیش بره، بدتر میشه. یعنی هرچی بیشتر امیدوار میشدم که توی پایان جلد اول، همهچی درست میشه، بیشتر ناامید میشدم. در کل، قلم نویسنده رو خیلی دوست داشتم. البته از نظر من، درجهی خشونت کتاب کمی زیاد بود ولی خب سلیقهایه و چیزی از ارزش داستان کم نمیکنه. در اخر،اینم بگم که شخصیت مورد علاقهی من، میچی بود. دوست وفادار تاد که با وجود زور کم، تا آخرین توان از دوستش دفاع کرد🥺 خلاصهی داستان بدون اسپویل: داستان این کتاب در مورد پسری به نام تاده که در شهری به نام پرنتیس تاون زندگی میکنه. توی این شهر، تموم زنها در اثر ویروسی کشنده مُردن و در اثر همون ویروس، مردها میتونن صدای ذهن و افکار همدیگه رو بشنون. در چنین حالتی، هیچکس نمیتونه رازی رو از دیگری پنهان کنه. تاد تا چندین روز دیگه به 13 سالگی میرسه و مرد میشه. اما درست قبل از تولدش، مجبور میشه از شهر فرار کنه چون جونش در خطره و همه دنبالشن. این در حالیه که کمکم میفهمه تاریخ شهر اون چیزی نیست که همیشه تعریف میشده و دروغها و رازهای وحشتناکی پشت نقاب دروغین شهر پنهان شده. حالا توی شرایطی که همه میتونن صدای ذهن همدیگه رو بشنون، تاد چطور میتونه خودش رو پنهان کنه و از دست بقیه در بره؟ این رازهای وحشتناک چی هستن؟ امتیاز در گودریدز: 3.98
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.