یادداشت لیدی شکس جوان
7 روز پیش
داستان از قبل از به دنیا اومدن دیهگو شروع میشه و با روایت کردن جزئیات زندگیش در ۲۰ سالگی به پایان میرسه. زمان زورو بودن و نجات مظلومان بخش زیادی از داستانو به خودش اختصاص نمیده که کاش اینطور بود:( اما با خیلی از جزئیاتی که باعث شدن دیهگو تبدیل به زورو بشه آشنا میشیم. به علاوه، داستان به خوبی توی بستر تاریخی استعمار جریان داره و اطلاعات تاریخی خوبی از آمریکا، اسپانیا و حتی فرانسه به خواننده میده. جزئیات از هر نوعش تو داستان فراوونن که این خودش واقعا یه نقطه قوته. از تصویر پردازی خیلی قوی در مورد تفاوت ظاهر شهر هایی مثل بارسلونا با آلتاکالیفرنیا گرفته تا تفاوت های قومی و گروهی مثل جزئیات زندگی کولی ها یا مراسم های قبایل آفریقایی و هم سرخپوست ها. همشون به شکل جالبی تصویر شدن که باعث میشه در کنار اطلاعات تاریخی، خوندن کتاب واقعا مفید باشه. در کل قشنگ بود و من دوسش داشتم:) برناردو و ایزابل شخصیت های مورد علاقم بودن. با این که واقعا سر حماقت های خولیانا اعصابم بهم ریخت اما باهاش کنار اومدم🤝 و وای از گروهبان گارسیا😂😭 دیهگو هم که عزیز دل همست. پسره مسخره خنگ دوست داشتنی😔❤️ وای پدر مندوزا هم عالی بود🥺 کشیش مورد علاقم✨️ در نهایت بخونیدش، خوشمیگذره🌝
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.