یادداشت فاطمه سلیمانی ازندریانی

چنین دیدم ...
        سوریه و جنگ سوریه در سال¬های اخیر تبدیل شده به یکی از مسائل مهم و مورد بحث ایرانیان. موافقان و مخالفان حضور در سوریه برای آگاهای از ابعاد مختلف این ماجرا نیازمند روایت¬های منصفانه و بی¬طرفانه از این حضور هستند. همین نیاز باعث شد تا زندگی¬نامه¬های مدافعین حرم و روایت¬هایی از جنگ و کتاب¬های تحلیلی درباره سوریه بخشی از بازار کتاب را به خود اختصاص دهند. کم¬کم پای هنر و ادبیات هم به این وادی کشیده شد. از پوستر و نقاشی و خطاطی گرفته تا شعر و داستان. 
کتاب «چنین دیدم» اثر فرشته امیری یکی از آثاری است که در قالب داستان به موضوع سوریه پرداخته است.. یک داستان نسبتاً بلند. کتابی با نثر روان و ریتم مناسب. گره¬ئ اصلی ماجرا سفر یک پدر مستندساز به سوریه است و انتظار برای بازگشت این پدر. اما نویسنده فقط به یک تعلیق اکتفا نکرده و برای داستان¬ش چند گره¬ تدارک دیده: اختلاف نسل و عدم آگاهی والدین و فرزند با دنیای یک¬دیگر. پنهان کردن یک راز خانوادگی. بیماری صعب¬العلاج یکی از شخصیت¬های فرعی. حضور غیر منتظره¬ئ شخصی که تقریباً یک ضدقهرمان است و گم شدن یکی از شخصیت¬های فرعی. 
مصالح لازم برای حفظ تعلیق و گره¬افکنی و گره¬گشایی پی¬درپی. یک طرح خوب و قابل دفاع. مسائلی که باعث می¬شود مخاطب تا پایان کتاب شخصیت¬ها را همراهی کند و با آنها همزادپنداری کند. نثر کتاب هم نثری ساده و صمیمی است. شخصیت¬ها در زمان لازم و به ترتیب وارد می¬شوند و مخاطب فرصت کافی برای آشنایی با شخصیت¬ها دارد. داستان به صورت خطی روایت می¬شود اما نویسنده بنا به اقتضای فضا و اتفاقات با فلش¬بک¬ها و یادآوری¬های ذهنی به پیش¬برندگی داستان کمک می¬کند.
      

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.