یادداشت سَمی
1404/4/8
حیف که برای زندگی کردن تو این دوره و زمونه باید قبول کرد که مث حیوون زندگی کنیم. آدمی که بخواد زنده بمونه نمیتونه توی خونهای زندگی کنه که پنجرههاش روشنن. باید بره تو یه سوراخی تموم روز قایم بشه. باید جوری زندگی کنه که ردی از زندگیش معلوم نشه. زندگی اینجوری شده. . کتاب داستان زندگی فردی به نام مایکل است. از کودکی بخاطر هوش کم و ظاهرش و همینطور فقر خانوادش چندان مورد توجه نبوده. او با مادرش زندگی میکنه و مادرش از ظاهر او شرمنده هست و سعی میکنه اون رو خیلی وارد اجتماع نکنه. ولی هیچکدوم از این اتفاقات تلخ دوران کودکی مایکل باعث نمیشه که در بزرگسالی زندگی شرافتمندانهای رو لایق خودش ندونه... درگیر شدن در جنگ، اسارت، تبعیض نژادی و ... باعث کم شدن مقاومتش نمیشوند. کلا کتاب خوبی بود. ترجمهی خوبی داشت. .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.