یادداشت سید محمد بهروزنژاد

رجزمویه
        ـبه نام خداـ
مهدی نژاد برخلاف اکثر طنزپردازان آثار جدی هم دارد. «رجزمویه» اولین مجموعه شعر جدی اوست. پیش از این از او مجموعه طنز «کتاب سوم» چاپ شده بود.
اشعار این کتاب فرقی اساسی با  فضای غالبِ شعر  معاصر دارند.
«حرفی از زلف و کاکل ندارند
شعرهایم تغزل ندارند»
نقد مهدی نژاد به شاعران هم همین است:
« شاعر لمیده است و غزل ساز می کند 
در وصفِ خط و خالِ ظریفانِ شوخ و شنگ  »
 او انتقاد و اعتراض را  جایگزین  عاشقانه سرایی  می داند:
« ای بادهای بی جهت ، ای باد های کور
بازیچه شد به دست شما بادبان مان
حالا شریک کسب شماییم و بی دریغ 
آغشته با هزار دروغ است نان مان
با لقمه های چرب شما بسته می شود 
تا وا به حرف تلخ نگردد دهان مان»
گاهی نیز  این انتقاد به نامیدی منتهی می شود:
« این جاده های گیج به جایی نمی رسند 
مقصد فریب بود ، دروغِ سراب ماند »
یا 
« دزد ها بیدارند ، پاسبان ها مستند
گِرد خود می گردیم ، کوچه ها بن بستند»
و باز امید به آنها برمی گردد:
«ققنوس وار آتشمان می زنند و باز
از لا به لای سوختن آغاز می شویم»
 اشعار کتاب  ، اعتراض هایی اند آغشته به یأس و  فریاد اند از شدت غم . توامان خشمگین 
 و غمگینند و غم و خشم شان  از هم جدا نیست ، رجزهایی اند آمیخته به مویه.
      

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.