یادداشت امیرحسین شریفی

        چند پرده به بهانه کتاب مرد خسته: 

۱. طاهر بن جلون این رمان رو با موضوع فساد نظام اداری کشور مراکش نوشته. کاراکتر اصلی داستان «مراد» یک کارمند تحصیل کرده هست که تموم تلاش خودش رو برای سالم موندن توی سیستم اداری فاسد مراکش به کار بسته. اما خوب فشار زندگی متاهلی از سوی خانواده و دیدن موفقیت همکارای رشوه خور توب محل کار بدجوری این آدم رو اذیت می‌کنه. تمام داستان حول کشمکش‌های درونی و بیرونی مراد برای پاکدست موندن یا رشوه خور شدن می‌چرخه. 

۲. علی رغم موضوع جذاب، متاسفانه یک بار دیگه به چشم دیدم که چجوری پرداخت نامناسب می‌تونه سوژه‌های ناب رو نابود کنه. به نظر من بزرگ‌ترین نقطه ضعف مرد خسته، منسجم نبودن داستان هست. پیشنهاد میکنم اگه قصد خواندنش رو دارید، یه روزه تمومش کنید تا این مشکل کمتر اذیت تون کنه. 

۳. شخصیت‌های حاضر در داستان عمق ندارن. همه چیز در سطح اتفاق میوفته و خیلی لازم نیست خواننده دست به تحلیل شخصیت‌ها برای شناخت بیشتر بزنه. 

۴. امروز تقریبا به همه ثابت شده که فساد در شبکه رشد می‌کنه. رفتار شبکه‌ای از جانب کارمندای فاسد حاضر در رمان دیده نمیشه. همین باعث شده خیلی راحت بتونید داستان رو پیش بینی کنید. 

۵. روابط زناشویی مراد با همسرش و همچنین رابطه‌اش با بچه‌هاش خیلی تصنعی هست. مراد یه دختر و پسر داره. حقیقتا اگه پسره توی داستان نبود اصلا مشکلی برای خط اصلی اون ایجاد نمیشد. 

۶. درباره موضوع کتاب خیلی میشه حرف زد ولی خوب نویسنده کاری با روح و روانم کرد که اصلا دست و دلم برای بیشتر نوشتن درباره اش نمیره متاسفانه 
      
5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.