یادداشت محمد مهدی

روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون: در جهت عکس حرکت کن: از اعتراض های مدرن تا کنون
        باسمه
🔰 به پایان آمد این دفتر...
⚠️ با توجه به اینکه کتاب‌های این مجموعه پیوستگی معنایی دارن، این یادداشت رو هم در ادامه یادداشت‌های مربوط به جلدهای قبلی می‌نویسم. کلیات، به خصوص نقاط قوت و ضعف کلی، باز هم اینجا موضوعیت داره که از تکرارش صرف‌نظر می‌کنم.
🔰 جلد آخر هم به بررسی ایران (پسا مشروطه تا انقلاب اسلامی) و جهان (شروع نظم دوقطبی تا شروع نظم تک قطبی) پرداخته. به نسبت کتاب قبلی، فکر می‌کنم تا حدی بهتر بود.
🔻 در حوزه تاریخی:
🔰 اشتباهات تاریخی مثل همیشه به وفور یافت می‌شه: ابو مصعب الزرقاوی رو رهبر طالبان عراق معرفی می‌کنه! در جای دیگه‌ای هم کومینتانگ رو به عنوان مبدأ حزب کمونیست چین معرفی کرده! یه جاها هم بعد معرفی رنه گنون، میگه کشته شده؛ در صورتی که به مرگ طبیعی از دنیا رفته... اینکه آرتور میلسپو هیچ کاری کرد یا نکرد هم فکر می‌کنم برای افرادی که تاریخ توسعه ایران رو یه مروری کرده باشن، به صورت کلی معلوم باشه...
🔰 یه سری بخش‌ها هم عمیقاً نیاز به بازبینی داره. به صورت خاص، بخش بررسی بحران‌های رایجش بعد از حدود دو دهه عملاً لوث شده؛ موعدهای زمانی، نوع خطرات و کلی چیزهای دیگه دگرگون شده... همینطور بخش رسانه! مثلاً تضعیف شکل روایتگری با ورود شبکه‌های اجتماعی خیلی تغییر کرده...
🔰 مورد دیگه، این تحلیل‌های کار خودشونه طوره که خیلی ضعیف بود! طالبان، القاعده و... همه گروه‌هایی هستن که در بستری از واقعیت به وجود اومدن. ممکنه غرب از اونا سوءاستفاده کنه؛ ولی اینطور نیست که سران و اعضای اینا حقوق بگیر غرب باشن که! این فهم در ادامه، به تحلیل صحیح حملات ۱۱ سپتامبر کمک می‌کنه. تعاریف عجیب از داخل اسرائیل یا داشتن بمب اتمی توسط گروه‌های جهانی قاچاقچی مواد مخدر هم دیگه اینقدر ضعیف بود که نمی‌خوام مطرحش کنم...
🔰 گفتم اسرائیل! در مورد هولوکاست هم که صحبت زیاد شده؛ به نظرم همون نکته جناب آقای کورش علیانی در کتاب «متاستاز اسرائیل» حول اینکه چرا نیازی به انکار هولوکاست برای مقابله با صهیونیسم نیست، کفایت می‌کنه...
🔻 حوزه اقتصادی - اجتماعی:
🔰 ضعف تحلیل‌های اقتصادی و اجتماعی هم که متأسفانه به همون کثرت قبل هست: یه جا افزایش جمعیت رو نتیجه نگاه مدرن  می‌دونه با راهکار کنترل جمعیت و یه جا میگه فقط در دوران انحطاط تمدن‌ها ارزش تولید مثل کاهش پیدا کرده!
یا مثلاً از دست رفتن مشاغل رو به ضعف اقتصاد تعبیر کرده؛ در صورتی که معنای افزایش بهره‌وری داره... در همین راستا، کاهش جمعیت روستایی رو تضعیف کشاورزی و منابع غذایی ملت‌ها عنوان کرده؛ در صورتی که مثال آمریکا در این حوزه، نقیضه این ادعا هست...
🔰 ضعف شدید در تحلیل مسئله آموزش هم موج می‌زنه: نگاه مهارت آموزی مبتنی بر نیاز بازار رو تجاری کردن آموزش می‌دونه + دوره محوری رو امتداد فردمحوری می‌دونه + رقابت رو جنگ تعریف می‌کنه + اثرگذاری تکنولوژی بر اجتماع رو ضعیف می‌دونه + معتقده تخصص، طبقه جدید درست می‌کنه؛ در صورتی که معاش برای بقا هست و تضادی با تربیت نداره + دوره‌ها شخصی سازی شده و چطور جای دیگه از شخصی سازی حمایت شده و اینجا نفی + الآن مشخصه که نسل‌های ما با تکنولوژی تفاوت‌های زیادی با هم دارن + پروژه‌های مشترک بین رشته‌ها نشون میده فرض آخر هم غلطه! در مورد نگاه کتاب به آموزش، در ادامه باز هم حرف هست...
🔻 تعریف نامتناسب خوداتکایی:
🔰 نگاه تحلیلی کتاب در حوزه جایابی ما در وادی علم هم چنگی به دل نمی‌زنه... محور بحثش هم اینه که ما عقب افتاده به نظر میایم؛ چون وضعیت حال حاضر خودمون رو فارغ از روند تفکر، فرهنگ و تمدن با وضعیت حال حاضر غرب مقایسه می‌کنیم. نمیشه گفت این نگاه کاملاً غلطه (چون مسیر طی شده تاریخی متفاوتی داشتیم)؛ ولی عقب‌افتادن ما نسبت به هرگونه روند تاریخی، واضحه! اصلاً چقدر رهبران انقلاب تا حالا روی این مورد تأکید کردن که می‌بایست جبران بشه؛ عجیبه که صرفاً تقلیل داده شده به این موضوع...
🔰 در ادامه نوع دیگه تقلیل رو در استقبال از کالای خارجی می‌بینیم؛ در حالی به تصور عقب‌افتادگی ایرانی نسبتش میده که حتی اسمی هم از تفاوت کیفیت نمیاره...
🔰 در ادامه این نگاه، علم آموزی از غرب رو رد می‌کنه و اصلاً فرآیند استقلال علمی رو زیر سوال می‌بره! حا اینکه بخشی از گام‌های آغازین این روند، علم آموزی از بقیه هست! خلاصه وقتی این نگاه، نظام حوزه - بازار قبلی رو تأمین‌کننده متناسب جامعه وقت می‌دونه، میشه حدس زد چقدر اختلاف دیدگاه جدی وجود داره دیگه...
🔰 این ایراد، به شکل دیگه در نظام‌های سیاسی - اجتماعی هم دیده میشه: نفی تام و تمام جمهوری رضاخانی در حالی هست که حضرت امام، تنها انتقادشون به مرحوم مدرس، مخالفت با جمهوری بوده؛ چون با گذر زمان، اصول جمهوریت به مرور در جامعه ریشه‌دار می‌شد و خیلی تفاوت داشت با وضعیت شروع کار در بهمن ۱۳۵۷... در صورتی که اینجا، صرفاً به خاطر غربی بودن الگو و طرح کننده اون، کاملاً رد شده...

☑️ هر شروعی را پایانی نیز هست... جلد آخر این مجموعه هم تموم شد... نمی‌تونم بگم این کتاب‌ها، خیلی طولانی و پرحجم یا فوق‌العاده بودن؛ ولی بالآخره این مدت وقت گذروندن، باعث میشه با تموم شدنش، دل آدم بگیره... بگذریم... در مجموع، به نظرم اگه بخواین کل کتاب‌ها رو بخونین، می‌ارزه؛ کلی کلیدواژه برای جستجوهای بعدی و مرور سریع حجم زیادی مطلب (گرچه ضعف‌ها خیلی به چشم میاد) براتون داره... در غیر این صورت، دو جلد اول رو - اونم به شرط اینکه فقط گام اول مطالعه آتی باشه - توصیه می‌کنم.


پ.ن: اینم تو دلم مونده! مقدمه کتاب اول نوشته بود که ما سعی می‌کنیم با عکس و جدول و نمودار، مفاهیم رو توضیح بدیم. بلافاصله هم یه مفهوم بدیهی رو با نمودار نشون داد و از اون به بعد هیچی! هی گفتم تا آخر کتاب آخر صبر کنم شاید چیزی بود؛ تهشم یه نمودار ندیدیم! 😂😂😂

      
2

15

(0/1000)

نظرات

دمت گرم که با اینهمه انتقاد همه ۵ جلد رو خوندی.
1

2

فدات آقا ❤️ 

1

عجب..
خیلی تعریفشو شنیده بودم. فکر نمی‌کردم انقدر ضعف و ایراد داشته باشه!
2

1

یه بخشیش طبیعیه خب؛ کل ابعاد تمدنی دنیا رو بخوای توی حدود هزار صفحه نصفه برای مخاطب جوان بیان کنی، کار سخت میشه! این بخش قابل درک هست؛ ولی ایرادات محتوایی هم خب بهش وارده دیگه...
بازم به نظرم اگه بخوای همه‌اش رو بخونی و بعداً کم و بیش ادامه بدی، نقطه شروع خیلی خوبیه  

1

اومم
کاش باهم می‌خوندیم..
@M_Mahdi 

1