یادداشت مظفری

مظفری

1401/05/14

                بسم‌الله

دوشب عاشقانه، با عاشقانه‌ای زیستم که از جنس دیگری بود، از جنس عشق، صفا، صمیمیت و محبت میان دو مذهب بزرگ مسلمین، حضور پسری شیعه در میان خانواده اهل تستن و در ادامه اش حضور دختر سنی در خانه ای امام جماعت شیعیان...
بی اغراق می گویم که الهه این کتاب خیلی شیرین تر از ریحانه رویای نیمه شب، غزاله پنج شنبه فیروزه ای و شلینای عشق زیر روسری است.
وقتی در یکی از شبکه‌های اجتماعی، کتاب را معرفی کردند، کنجکاو شدم که بخونمش... دیشب تا امشب...

آنقدر نثر کتاب، زیبا، جذاب و پر کشش نگاشته شده که اصلا دوست نداشتم خواندن را رها کنم. هر چند مشکل بزرگش، الکترونیکی بودنش است، که واقعا حوصله، زمان و چشم! می‌برد که 600 صفحه را روی صفحات مجازی خواند.
اما خواندنش لذت غریبی دارد، از جنس قدم گذاشتن در مسیر اربعین...
عاشقی یعنی
دیگر سوال نکنی... فقط سر سپرده به معشوق  قدم برداری و هیچ نپرسی: کی؟ کجا؟چگونه؟
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.