یادداشت نعیمک
1403/9/24
انتظار چنین داستانی را نداشتم. فکر میکردم شبیه داستانهای مدرنی است که همیشه میخوانم اما حتی این داستان هم فضا و لحن مخصوص ژاپن را داشت. حذفها و پنهانکاریهایی که شاید از زبان نویسندهای در کشور دیگر مسخره بود اما اینجا برایم جالب بود. دقیقاً شبیه اتفاقی که در انیمه میافتد. اگر آن فضا را درک کنی حتماً لذت خواهی برد و اگر درک نکنی حس میکنی داستان و روایت پر از سوراخسنبه و اشتباه است. پس برای من تجربۀ جالبی بود چون فضا و لحن ژاپنی آن را درک میکردم و ازش لذت میبردم. از نظر داستانی خیلی خوب روایت پیش میرود. چیز اضافهای در داستان نیست. حرفهای آبدوغخیاری و فلسفی. ایدۀ کودکی تلخ یا کارآگاهی که مشکلات خانوادگی دارد. همه چیز سرراست جلو میرود و در خدمت داستان است. خیلی راحت میشود در یک برداشت یا دو برداشت خواند. داستان گرۀ خاصی ندارد که حل کنی و اتفاقاً این جزو ویژگی مثبتش هست. تو در دل اتفاق هستی و همه چیز انگار پیش چشم ما رخ میدهد اما با این حال که میدانیم شخصیتها در حال نارو زدن بهم هستند تا چیزهایی سر جایش نیست آن را ادامه میدهیم. هنر رامپو این است که خیلی ساده و سرراست دارد مینویسند اما میداند چینشها را کجا قرار دهد تا در ذوق خواننده نخورد. و عجیبتر اینکه با گذشت این همه سال و دیدن و خواندن این همه آثار پلیسی و جذاب هنوز داستان کشش دارد و میتوانی با خوشی و لذت آن را بخوانی و اگر بخواهی بنویسی ازش یاد بگیری. فکر میکنم تجربۀ خواندن این کتاب را نباید در کنار آثار مثل موراکامی یا ایشیگورو قرار داد و این نویسندگان کمی مهجور ماندهتر واقعاً سبک منحصر به خودشان را دارند.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.