یادداشت مهرنوش
1401/3/19
قصه ابتر است و روایت شتابزده. مضامین تکرار شونده مثل رابطه مرشد و شاگردی نوجوان و بزرگسال سرخورده از رنج روزگار، عشق، خانواده و حضور پررنگ آیکنهای شهری مشخصههای نوشتار دادخواه به حساب میرود. اما آنچه «قطعهی نایاب برای تعمیر ریشتراش» به ضعیفترین اثر سینا دادخواه بدل میکند، غفلت او از قصهپردازی است. شخصیتهای شتابزده و ناشکیبا پرداخته شدهاند و از فرط تکرار و شباهت به پرسوناژهای آثار قبلیاش لوثشده به نظر میرسند. استاد دانشگاه دلزده، کلیشههای ناکامل و سطحی از گردش عقیدتی و باوری، و حتی توصیفهای ارائه شده از شهر، همگی نشان از شتابزدگی و سرهمبندی اثر است. جملات حتی در بسیاری از جاها بیدلیل درگیر لفاظی و پیچیدگی شدهاند، گویی نویسنده فراموش کرده سادهنویسی هنر بزرگتری است. راستش بعد از خواندن شاهراه انتظار کار قویتری داشتم. تنها نکته مثبت به نظرم توانایی غریب و شگفتانگیز سینا دادخواه برای توصیف صحنههای معاشقه و روابط جنسی شخصیتها برای فرار از تیغ سانسور است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.