یادداشت زهرا دشتی

        ‍ کتاب  من منچستر یونایتد را دوست_دارم اولین رمان  مهدی یزدانی خرم، از هزاران خرده روایت بهم پیوسته و پر شتاب تشکیل شده است. داستان با دانشجوی تاریخی که در تقاطع خیابان انقلاب و فلسطین در بارانی بی‌هوا در حرکتی پر شتاب به سمت میدان انقلاب است آغاز می‌شود، جایی نزدیک به خانه مصدق. و روایت در چرخشی به ایام کودتای ۱۳۳۲ می‌رود و دانشجو را رها می‌کند و روایتی پر شتاب از هزاران خرده روایت با شخصیت‌هایی از انسان گرفته تا حیوانات و حتی اشیا را که هر کدام به طریقی، به دیگری پیوند خورده را آغاز می‌کند. این خرده روایت‌های زنجیروار، پیوسته و پُرکشش یکدیگر را دنبال می‌کنند، به شکلی که خواننده را یک نفس و بی‌وقفه به دنبال خود می‌کشد.
روایت‌ها حول محور خون و ادرار و کشتن و کشته شدن و سیاست سطحی، انواع مرگ‌های ناشی از خون‌ریزی یا سوختن، به شدت بر پایه تجسد است. شاید از این جهت روحیه‌های لطیف را آزرده خاطر کند. آدم‌های این روایت‌ها، از انواع نگرش‌های سیاسی و اجتماعی آن دوران هستند، از توده‌ای و کمونیست و سلطنت‌طلب تا نازی و طرفدار متفقین و طرفداران مصدق و ... آدم‌هایی یه شدت زمینی، با رویاهایی زمینی و بسیار عادی. به ندرت شخصیت برجسته با روحیه‌ای متعالی در بین شخصیت‌های این خرده روایت‌ها یافت می‌شود. 
از جذایت‌های داستان، علاوه بر این که گاه روایت اشیا هم بیان شده، حضور روح‌هایی است که در بزنگاه تاریخی آن روز تهران در جریان حوادث هستند. این زاویه از نگاه به حوادث آن روزها خود به تازگی این رمان افزوده. 
البته شتاب خرده روایت‌ها جوری است که گاه شخصیت‌ها و سرنوشت‌شان را جا‌به‌جا به یاد می‌آوردم. از این جهت بهتر است در خوانش کتاب فاصله‌ی زیادی نیفتند و پشت سر هم و بی‌فاصله خوانده شود. 
این دومین تجربه‌ی از مهدی یزدانی خرم بود. این اثر اگرچه جذابیت اثر آخر او (در زمان نگارش این مرور) یعنی خون خورده را ندارد اما برای من این حجم از روایت‌های بهم پیوسته و شخصیت‌های فراوان و سبک نگارش بسیار جذاب و خواندنی بود. هرچند ممکن است هر سلیقه‌ای این شتاب و این حجم از روایت‌ها و شخصیت‌ها را برنتابد. 
اگر تجربه چنین رمان‌هایی را ندارید ولی اهل ماجراجویی ادبی هستید، توصیه می‌کنم ذهن خود را به این ماجراجویی بسپارید. شاید شما هم مثل من حداقل لذت محض ادبی بردید.
      
11

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.