یادداشت نرگس عمویی
1403/10/6
جماعت روستاگونهطوری که مردمانش به مرور استفادهی شهریطورانه از تنهی درختها رو یاد میگیرند و به مرور تمام درختهای جنگل رو میبرند و به نربان، آشیانه، میز، صندلی و … تبدیل میکنند. در آخر یک نهال چلوسیده و کمدردبهخور باقی مانده که حالا خانوادهها بچههاشون رو ترغیب میکنند به برداشتن و به خانه آوردنش. ولی بچهها به عنوان اولین فرصتی که خودشونو دور از شلوغی و هیاهو و فضای رقابتی شهری برای surviveکردن میبینند، دور اون درخت، بازی میکنند و از نهال هم مواظبت میکنند. بزرگسالی گاهی خیلی میترسونتم و جای خالی نهالی که به دور از همهچیز بهش پناه ببرم و مواظبش باشم (در حالی که در حقیقت اونه که داره مراقب منه) و فقط باشیم و نفس بکشیم و هر لحظهای که میگذره انگار در حال عقبموندن از چیزی نباشیم رو خیلی حس میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.