یادداشت نگـین

نگـین

نگـین

1403/1/11

روایـتی خو
        روایـتی خواندنی از روزمـرگی ها و روزمردگـی های مادری ۳۷-۳۸ ساله در شهری کوچـک با دغدغـه های مشـترک بین مادرها و زنهـای اغلب خانـه‌دار !
موضوع داسـتانی کتـاب ، موضـوع خاص و پرمحتـوایی نبود ، ولی قلـم نویسنـده چنان حرفه ای و جـذاب بود که با اکـراه کتاب رو زمـین میذاشتم !
من براحتی تونسـتم همذات پنـداری کنم با کلاریـسِ قصه و دغدغـه هاش . پیـشنهادمیکنم از خوندنـش لذت ببرید . غرق داسـتان و جزئیاتی میشـین که در اون زویا پیرزاد نه اغراق کرده و نه کم گویـی .

البـته این هم بگم که اولیـن کتابی بود که راجع به ارامـنه با همه اسامی زیبا و خاص و گاهن دغدغـه هاشون میخوندم .
      
5

10

(0/1000)

نظرات

کلاریسِ قصه؟
رؤیا پیرزاد؟ 🤔🤔
کتاب ترجمه شده است؟؟؟
4

0

نگـین

نگـین

1403/1/11

نویسنده کتاب ارمنی و شخصیت ها همه ارامنه ساکن ایران هستن 

1

اووووه،جالبه
ی چیزی تو مایه های سمفونی مردگان معروفی؟ 🤔
@negneg 

0

نگـین

نگـین

1403/1/11

هنوز نخوندم اونو تو لیستم هست  
 @Lighthouse 

0

ترجمه نه، نویسنده ارمنی هست...
1

0

من الان متوجه شدم 

0