یادداشت علی محمدی

                اکثر جاهایی که معرفی این کتاب رو خوندم این نکته رو به عنوان اصل داستان معرفی میکردن که "داستان یک مرد که هر کسی او را با شخصی که میشناسد عوضی میگیرد" ولی این یه نکته جانبی و کم اهمیت بود. داستان یک مرد بی هویت بود که توی آپارتمانش مینشست و افکار مالیخولیایی داشت، مثلا اینکه چشمش کور شده، یا با بندهای کفشاش میشه سنش رو حساب کرد یا چیزهایی از این دست. بسیار داستان کند، کسل کننده و ملالت‌باری بود برخلاف چیزی که گفته میشد، طنز درخوری نداشت. ولی بی هویتی و چالشهای فهمیدن "من کیستم" رو به خوبی به تصویر کشیده بود.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.