یادداشت ریحانه.ر
3 روز پیش
واژههایی در اعماقِ آبیِ دریا. آرزو میکنم کاشکی ما هم لترلایبرری(کتابخونهی نامهها) داشتیم. و همچنین کسی که ازطریق نامههایی که بین صفحات کتاب برای هم میذاریم، معاشرت کنیم. مثل هِنری و ریچل، کال و جرجی، فردریک و النا، سوفیا و مایکل. نمیدونم چی توی یه نامه هست که انقدر اون رو خاص میکنه؛ ولی نامه نوشتن و نامه دادن و نامه گرفتن، کلا خود نوشتن برای من خیلی جادوییه. جادوییه چون کلماتی که با خودکار روی برگه نوشته شدن، موندگارن. ولی کلماتی که به زبون میاریم فرّارن و کمکم خاموش میشن. یه روز میاد که دیگه کسی نیست که لحن صدای تو رو یادش باشه، ولی کلمات روی کاغذ؟ اونا تاابد موندگارن. البته تا هروقت که خودت بخوای. گهگاهی آرزو میکنم کاش هنوز نامه نوشتن رواج داشت و برای هم کارت پستالهایی با عکس سیوسهپل، ساحل قرمزرنگ هرمز یا دشت لالههای واژگون میفرستادیم. خلاصه بگم، این کتاب یه عاشقانه تینیجریه. و اولش خیلی به دلم ننشست ولی فضای کتاب و کتابخونهایش من رو عاشق کرد و رفت🫠 همچنين اینکه داستان از زبون دوتا نقش اصلی بیان میشد هم دوست داشتم. بنظرم جالب بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.